loading...

سفر قهرمانی

سلام.اینجا داستان یک قهرمان است نه یک قربانی

بازدید : 202
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 18:59

به نام خدای مهربون

چن وقته پیش یه ماجرایی پیش اومد که سه جبهه به وجود آورد

و من توی یکی از اون جبهه‌ها قرار گرفته بودم

امروز یکی دوماه از اون ماجرا گذشته

هر کودوم از این جبهه‌ها فکر می‌کردن حق با اونهاست و بقیه رو مقصر میدونستند

در حالی که حقیقت این بود که هر سه جبهه دچار سوءتفاهم شده بودن

دیشب داشتم به این فکر میکردم که این وسط فقط خدا میدونست که چی پیش اومده

یه لحظه به این فکر کردم خدا چه واکنشی نشون داده با دیدن این قضاوت‌های ما

و احساس کردم حتما سری تکون داده و تاسفی خورده به حال هر سه تا جبهه

ما بیشتر مسائلمون به خاطر این هستش که باهم بلد نیستیم درست حرف بزنیم و خودمون خودمونو میندازیم تو دردسر

یه جاهاییم به جای اینکه سریع جواب همو بدیمو فکر کنیم خیلی قدریم ....خودمونو جای اون طرف بزاریمو کمی‌تامل کنیم

مادر گمگشده ی من
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 9
  • بازدید کننده امروز : 7
  • باردید دیروز : 11
  • بازدید کننده دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 66
  • بازدید سال : 518
  • بازدید کلی : 1910
  • کدهای اختصاصی